به گزارش فراز، «سرزمین نخل و نگاره» عنوانی است که با جستجون آن در موتورهای جستجوگر به شرقیترین شهرستان ایران خواهید رسید؛ سراوان. روزگاری وجود نخلستانهای بلند و سرسبز در کنار آثار باستانیای با قدمت چند صد ساله سبب شده بود تا مسئولان این شهرستان به فکر جذب گردشگر باشند. اما از دهه ۸۰ به بعد، با بروز خشکسالی از یک سو و البته جنایتهای صورت گرفته از سوی گروهکهای تروریستی سبب شد تا این شهرستان نامش با بیآبی و ناامنی گره بخورد.
آخرین حمله تروریستی صورت گرفته سراوان بامداد امروز یکشنبه، ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ رخ داد. وقتی احتمالا همه خواب بودیم، گروهی مسلح که «جیش العدل» مسئولیت آنان را برعهده گرفته، قصد ورود به خاک ایران را میکنند که با مقاومت هنگ مرزی «مزه سر» مقاومت میشود.
این مقاومت به گفته مقامات انتظامی ایران، منجر به درگیری مسلحانهای میشود که در نهایت با خروج و فرار گروهک مسلح، پایان پیدا میکند. در جریان این اقدام، تا لحظه نگارش این گزارش، ۶ مرزبان ایرانی جان خود را از دست دادند. در میان آنان، ۳ سرباز وظیفه با نامهای «محمد جمالزاده، یونس سیفی نژاد و ناصر حیدری» حاضر بوده و به شهادت رسیدند. حال مجروحان این حمله تروریستی وخیم گزارش شده است. مقامات انتظامی و قضایی ایرانی از صدور قرار قضایی و جبران این حمله سخن گفتهاند.
این اما اولین حمله تروریستی رخ داده در سراوان نیست. ناامنیهای موجود در کشورهای افغانستان و پاکستان سبب شده تا بتوان وقوع حملات تروریستی دیگر را نیز پیشبینی کرد. یکی از تلخترین این حملات تروریستی احتمالا در زمان فعالیت گروهک تروریستی عبدالمالک ریگی در دهه ۸۰ شمسی رخ داد.
پیش از عبدالمالک نیز سیستان و بلوچستان و شهرستان سراوان شاهد بروز حملات تروریستی بود ولی از آن زمان به بعد، کلیدواژه ناامنی با این شهرستان بیش از پیش گره خورد. ۲۴ خرداد سال ۸۷، گروه تروریستی «جندالله» ۱۶ مرزبان ایرانی را گروگان گرفت. حدود ۶ ماه تلاش و رایزنی و تهدید برای آزادسازی این گروگانها بی نتیجه بود تا اینکه ۱۶ آذر همان سال، فرمانده وقت نیروی انتظامی جمهوری اسلامی خبر از شهادت این گروگانها داد. تصاویر قتل این سربازان و مرزبانان از سوی این گروهک تروریستی منتشر شد و موجی از واکنشهای داخلی و بینالمللی را برانگیخت.
سال ۹۲ هم گروهک تروریستی «جیش العدل» که برخی از اعضای آنان را بازماندههای گروهک تروریستی زیرنظر عبدالمالک ریگی تشکیل داده بود، ابتدا در آبان همان سال، ۱۴ مرزبان ایرانی را به شهادت رساند و سپس ۵ سرباز ایرانی را در اسفند ماه، گروگان گرفت. انتشار تصاویر آنان با لبهای خشک و چشم و دستهای بسته، موجی از واکنشهای بینالمللی را برانگیخت. همان زمان، آلن ایر، سخنگوی فارسی زبان وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا این اقدام را محکوم و خواستار آزادی سربازان ایرانی شد.
یکی دیگر از حملات تروریستی مشهور صورت گرفته در سراوان، به سال ۹۹ بر میگردد. اینبار هدف تروریستهای نیروهای سپاه بوند. روابط عمومی سپاه درباره این حمله تروریستی همان زمان در اطلاعیهای اعلام کرد: «عناصر گروهکهای تروریستی طی یک اقدام ناجوانمردانه، به نیروهای مهندسی سپاه در منطقه بم پشت سراوان که در راستای محرومیتزدایی و خدمترسانی به مردم برای احداث جادههای روستایی در حال فعالیت بودند حمله کردند، که طی این اقدام تروریستی یک نفر از کارکنان مهندسی مجروح و یک نفر مفقود شده است.»
در جریان این حمله تروریستی، یکی از نیروهای سپاه با «سرنوشتی نامعلوم» روبرو شد. معاون انتظامی وزیر وقت کشور درباره این واقعه گفت: «در حمله تروریستی به خودروی مهندسی سپاه در روز گذشته یکی، دو نفر زخمی شدند و سرنوشت یکی از نیروها هنوز مشخص نیست که در حال پیگیری هستیم، اما بعید است که ربوده شده باشد.»
یک فروردین ۱۴۰۰ هم یک حمله «تروریستی کور» در سراوان علیه نیروهای سپاه اتفاق افتاد. سپاه همان زمان در اطلاعیهای درباره این واقعه گفت: «ساعت ۹:۳۰ صبح امروز گروهک تروریستی وابسته به استکبار جهانی در یک اقدام کور تروریستی در یکی از میادین شهرستان سراوان اقدام به انفجار کرد که منجر به کشته شدن یک نفر و زخمی شدن سه نفر از شهروندان که در حال عبور از خیابان بودند، شد.»
۲۸ آذر ۱۴۰۱ هم حمله تروریستی دیگری در منطقه مرزی سراوان رخ داد. در گزارش منتشر شده از سوی مقامات انتظامی ایرانی درباره این حمله تروریستی آمده است: «امروز در یک اقدام تروریستی و درگیری ایجاد شده بین گروهک های تروریستی با نیروهای تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم نیروی زمینی سپاه در منطقه مرزی سراوان ستواندوم پاسدار شهید محمد گودرزی به همراه سه نفر از بسیجیان طرح امنیت به نام های رحیم بخش پرکی(اهل سنت) حمیدرضا عابدی و محمود نیک خواه زاده به شهادت رسیدند. حضور مقتدرانه و حجم سنگین آتش مدافعان امنیت باعث متواری شدن عناصر گروهک به خاک پاکستان شد.»
خشکسالی و بی آبی درد دیگر ساکنان سراوان است که در کنار ناامنی و حملات تروریستی زندگی روزمره آنان را تهدید میکند. ۶ مهر ۱۴۰۰، ملک فاضلی، نماینده سراوان در مجلس یازدهم در اظهاراتی درباره خشکسالی این شهرستان گفت: «بحران آب به شکل غیر قابل تصور و تحملی در سراوان، منطقه پایین دست از جمله دزک، پره کنت، محمدی، آسپیچ، زیارت، کوهک و اسفندک وجود دارد، اگر در منطقه بم پشت نیز بارش الهی نازل نشود، وضعیت به گونه غیر قابل تحمل است. در گذشته وزارت نیرو و مسئولان مربوطه در حوزه انتخابیه سراوان حضور نیافتند و بررسی نکردند که نیاز به آب در آینده چقدر خواهد بود، متاسفانه در این مورد کوتاهی صورت گرفته و اکنون هزینه آبرسانی به جمعیت هدف چند برابر شده است.»
۳۱ خرداد همان سال هم مقامات هواشناسی سیستان و بلوچستان اعلام کردند که سراوان آفتابیترین و کم بارش ترین شهرستان این استان بوده است. اوضاع در طول ۲ سال گذشته اما نه تنها بهبود نیافته بلکه به مراتب بدتر هم شده است. فرماندار سراوان اخیرا از خشکی تقریبا تمامی چاههای آب این شهرستان گفته بود. این اتفاقات در شرایطی رخ داده که تنش آبی میان ایران و افغانستان به وضوح افزایش یافته اما هنوز خبری از اقدامی برای تامین آب شرب مورد نیاز ساکنان مناطق سیستان و بلوچستان نیست.
حالا در ر.وزهایی که خشکی هیرمند تَرَک لبهای تشنه سیستان و بلوچستان و از جمله سراوان را عمیقتر میکند، زخم تروریسم هم پیکر این خطه کشور را دوباره خونین کرده است.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟